خلاصه داستان : نسیم با مادرش ننه رقی در خانه ای عمومی زندگی می کنند. دختری به نام بدری، که در همان خانه کار می کند، به نسیم علاقه دارد. روزی بدری عکس مردی به نام مهرنیا را نشان ننه رقی می دهد که ... ادامه و دانلود
مهدی (رضا بیک ایمانوردی) در بازی قماری که دوستش حسین (یدالله شیراندامی) راه انداخته شرکت می کند. حسین به کمک فخری (توتیا) قاپ های مهدی را عوض می کند و پول کلانی از مهدی می برد. مهدی ماجرا را درمی یابد و به خانه ... ادامه و دانلود